امروز رفتم خونه مامانم من خواهرم چندوقت پیش از مدرسه شپش گرفته بود
از مامام پرسیدم موهاش تمیز شده اونم گف آره هرروز نگا میکنم
از اونجایی که چشای مامانم ضعیفه و بیخیال هم هس
خواهرمو بردم حیاط لایه لایه موهاشو چک کردم
رشک دیدم تو موهاش حدود ۲۰ تا فلان کشیدم
گفتم شاید مونده
بعد وااااای😨😰 شپش دیدم کل بدنم مور مور شد جیغ زدم خواهرمم ترسید منم شدددددیدا حساس و وسواسم
مامانمو صدا کردم اومد پیدا نکردیم شپش رو
اخر کلا موهاشو سرکه زدیم محکم شانه کشیدیم با سلفون محکم بستم
خواهرم اونقد گریه میکرد و میلرزید
بچه اس بهم میگفت ازت خجالت میکشم
اونقدر ناراحت شدم هنوز که هنوزه یادم نمیره گریه هاش
خدا لعنت کنه مادر اون همکلاسیشو که میدونه بچه اش شپش داره باز میفرسته
منم دیووونه شدم همه بدنم میخاره سرما خوردم شدیدا
ولی باز پسرمو بردم حمام محکم حمومش کردم
ولی حالم بد شد نتونستم خودم حموم کنم
توهم شپش دارم دیوونه میشم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭