با این کارا نامزدمو عاشق و شیفته خودم کردم جوری که ازم دل نمیکنه😁😁😁😁😂❤🌹+اسکرین شاات🌹

کسی نیس؟! 🙄🥹

حتما گوووش کن

خب دوستای گلم ما چهار ماهی هست که نامزد رسمی و عقد هستیم و یکسالو نیمه که دوستیم توی اون مدت دوستی این اقا کلا بیشتر درگیر زندگی و کار خودش بود منم بیکارو علاف هی راه میرفتم گیر میدادم بهش مدام زنگ میزدم مدام میگفتم بیا ببینمت خودم زندگیم تلخو داغون شده بود ارتباطم باه همه قط کرده بودم با دوستام... جایی نمیرفتم... فقط خونه منتظر اون... یه تایمی خوب میشدم باز برمیگشتم بالاخره این شد که گفت اخلاقات خیلی بده اما من دوست دارم نمیتونم ازت بگذرم فقط امید بستم به اینکه تو خوب شی و عوض شی سحر...خلاصه گذشت و گذشت نه تنها خوب نشدم بلکه بدتر شدم همش دعوا همش غررررر همش بهووونه... به وقتایی که مثل چسب بهش میچسبیدم هی زنگ اون کار داشت اما من ول کن نبودم..هی پسم میزد تازه اونجایی به خودم اومدم که بم گفت از دست غر زدناتو پیله کردنات دیگه ازت متنفر شدم و میخام که برم و جدا شیم💔گفت میخام تنها باشم یا درست میشی برمیگردم یا طلاق میگیریم دقیقا یماه پیش...خیلی التماس کردم اما فایده نداشت و رفت و دیگه جوابمو نداد...حتی نمیخواست منو ببینه...همش میگفت زندگیمو داغون کردی حس بدی بت دارم و تازه اونجا فهمیدم زندگی این نیس که همه چیت در یک ادم خلاصه شه....

من دلیل این رفتارام افسردگی و بی هدفی و وابستگی کاذب و شدید بود و باعث ازار هردومون شده بودم همونموقع رفتم مشاوره و تراپی مرتب جلساتو ادامه دادم و هر روز نشستم فکر کردم به کارام..خودمم حالم از خودم بهم خورده بود...سعی کردم فراموشش کنم اول از همه باشگاه ثبت نام کردم دوستامو که خیلی وقت ندیده بودمشون روز در میون میرفتیم بیرون یه کار سبک پاره وقت واسه خودم اوکی کردمو دیگه انقدرررر تایمم پر بود که به اون فکرم نمیکردم تنهایی حالمو خوب کرده بود اما ته دلم هنوز دوسش داشتم بعد حدودا دو هفته که دیگه پیگیرش نشدم پیام داد و حالمو پرسید منم گفتم خوبم... گفت میخام ببینمتو وقتی رفتم دیدمش ارامشمو که دید حس کردم جا خورد شدیدا نپریدم بغلش التماسش نکردم که برگرد... من رهاش کرده بودم تا اگه مال منه خودش دوباره سمتم بیاد بهم گفت میخوام یه فرصت دیگه به رابطمون بدمو منم قبول کردم خلاصه تو این یکی دو هفته که به هم برگشتیم روزامو عادی میگذرونم و زندگی خودمو دارم... دیگه با غر زدنا و فحشا و زنگ زدنای بیخودو زیاد کلافش نمیکنم...دیگه هی اصرار نمیکنم پیشم بیشتر بمون... کارتو ول کن بیا... بیشتر باهام تلفنی صحبت کن.... باورتون نمیشه هروقت منو میبینه مبگه تو همون ادمی؟!!! منو نمیشناسه....دنبال هر بهانه ایه بیاد منو ببینه زنگ بزنه پیام بده... همش پیگیرمه و مدام میگه چقدر بهم حس خوب میدی... من ازون ادم اویزون و احمق سابق متنفرم...این مدل وابستگی رو اسمشو نزارید عشق اینجوری طرف ازتون متنفر و زده میشه کمیاب باشید غیر قابل دسترس و دست نیافتنی... پر از ارامش و حس خوب باشین طرف دیوونه و مجذوبتون میشه... بخدا خوشگلی هیکل خوب اینا فقط مال یه دورست...

زندگی خوب باید پر از ارامش و حس خوب باشه... غر نزنید نچسبید بهش هی... گفت کار دارم میخام برم بگید برو.... التماس نکنید نکنید.... درکش کنین مخصوصا از نظر مالی... این چیزایی که واستون نوشتم صرفا واسه داشتن یه رابطه سالمه چه دوستی چه ازدواج اصلا جنبه اینو نداشت که بگم مردا چه موجودات شاخین که حتما باید عاشق ما باشن نه!!!! اما در هر صورت زندگی بدون همراه نمیشه... و این نیاز بشریته... 😊خلاصه ای از تموم حرفام غر زدن بهونه گیری و پیله کردن و وابستگی بیش از حدو غیر منطقی واسه رابطه سمه...هیچوقت به کسی اونقدر وابسته نباشید که بگید بدون اون میمیرم در اخر تنها کسی که خال شمارو خوب میکنه خودتونید و خودتون....

شاتی هم که گذاشتم حرفای امشبش بود که دیگه مطمعن شدم راهو درست رفتم و این تاپیکو زدم

هرچند تو این روزا هر بار منو دیده اینارو گفته.... خلاصه که امیدوارم بتوتین استفاده کنین شاد باشین😍🌹

گذاشتم عزیزم

گذاشتم گلم