شوهرم بابت بدهیی بالایی از کسی مجبور شد ماشین خارجیشو بگیره پدر شوهرم چون خیییلی سال پیش یه کمک مالی به شوهرم بابت راه اندازی کارش کرده بود الان ماشینو از ما برد و گفت بابت همون پول چندسال پیشه و من از این ماشین خوشم اومده خودش یه ماشین قراضه ایرانی داره
ما واقعا راضی نبودیم بخصوص من ولی شوهرم میگه من دیگه ماشینو دادم نمیشه بگیرم بابت همون کمکش کاریشم نمیشه کرد من خیلی دلم با ماشینه بود و هست
دیشب خواب دیدمپدرشوهرم با ماشین اومده ماشینه انگار تصادف کرده شیشه سمت در راننده خورد شده بود و من چهره اونو از پشت اون خورده شیشه ها میدیدم و در ماشین داغون پدرشوهرم اومد پایین خیلی گرم سلامم کرد و بغلم کرد خیلی خسته بود یه کت و شلوار طوسی تنش بود که اصلا بهش نمیومد رفت رو تخت خوابید اونقدر سنگین بود خوابش که خواهرم آهنگ گذاشته بود و میرقصید تو اون اتاق ولی اون اصلا بیدار نمیشد و تو خواب عمیق بود