عموم از بابا بزرگم ارثیه بیشتر از بابام گرفتن حق عمه هامم خوردن پسر عموم به بهونه خریدن زمین یه زمین مامان بزرگمم گرفت اخه پسر دانشجویی که ماهی دو تمون حقوقشه چجوری یه زمین چند صد میلیونی میخره به نظر شما
بعد بابام به بابابزرگ گفت چرا همچین کردی گفت دوست داشتم به تو ربطی نداره به پسرم و عروسم از جون و دل بخشیدم
بابابزرگم موقع عروسی یه خونه داد به بابام تا اونجا زندگی کنن بعد بهش گفت اگر ضامنم نشی واسه وام کل وسایلات رو میریزم تو کوچه و ده سال قسط وام رو نداد انقدر سود اورد کل حسابای بابام مسدود شد
بازم بابام جونشو واسشون میده