هنوز رسمی نشدیم،کمتر از یک ماهه عقد کردیم
بعد دیروز بهش گفتم با دوستم میریم بیرون
کلیک کرده ک من خودم میرسونمت،منم برگشتم گفتم من با شوهر دوستم تاحالا نرفتم جای ک تو بیای اینکارو کنی
اقا لج کرد ک خود میرسونمت.تاچند روز پیش هم میگفت سیمکارتت رو عوض کن،ک من برگشتم گفتم من تو گذشتهام چیزی نداشتم اینکارو کنم مامانش برگشت گفت مردا بد دلن تو راه بیا،ک من گفتم اگ من اینکارو کنم به شعور خودم برخورده
دیشب خونه مامانش هم بودیم با یه بافت کوتاه و یه کاپشن بعد من امروز هم با همین لباس رفتم بیرون
باباش زنگ زده بهم ک کجای گفتم یه رب کارم طول میکشه ۴۰ دقیقه دیگ میرسم برگشته بهم میگ هرجا هستی کارتو ول کن برگرد وقتی گفتم نمیتونم گوشی رو روم قطع کرده!!😐
هنوز اول کار رسمی نشده اینا اینکارو میکنن
برگشته بهم میگ تو هرجا میخوای بری من میبرمت میارمت
اون روز داشتم با دوستم و ابجیم چت میکردم مثل سگ میپره بهم
قبل ازدواج هم یعنی شب خواستگاری گفتم بهش من چادری نیستم تیپام اینجوریه!
تو گوشی من چیزی نیست ولی تو حق نداری تو گوشیم سرک بکشی
کلا روز اول همه چیو بهش گفتم
حالا اینجوری میکنه
مامانم اینا هم گفتن باید دخترمون درس بخونه گفته بخونه،من فزدا پس فردا قرار برم دانشگاه همکلاسی پسر دارم استاد مرد دارم خونمو تو شیشه میکنه هیچی نشده!
یه روزی هم گفت اگ گوشی رو ازت عوض کنیم باز ببینم اینجوری بهت نوکیا میدم 😐😐
من با دوستام میرم بیرون میام هربار قرارا اینجوری کنه؟
باباش زنگ میزنه حرف بارم میکنه بعد قطع میکنه اول عقد اینطوری میکنن وای به حال روزی ک رسمی بشه
من ادم تو خونه بشینی نیستم