دوستان من همسرم وضع مالی خیلی خوبی داره.
۶ سال هست که ازدواج کردیم ولی به دلیل خساست شدیدش من همیشه سر کار رفتم و هیچ وقت ازش پول نگرفتم.
بعد ۶ سال ناخواسته باردار شدم )به دلیل خساست اش نمیخواستم ازش بچه داشته باشم(
به خواست خدای علیم و حکیم جنین ما سقط شد. من خیلی رنج کشیدم ولی یه جورایی فکر میکنم خدا بهم رحم کرد.
حالا جدیدا خیلی حرف از بچه دار شدن میزنه، من هم بالاخره دوست داشتم دو تا بچه داشته باشم.
ولی وقتی دقت میکنم یه چیزایی میگه مثلا: پوشک چرا بخریم؟ کهنه بشور. مهد کودک برای چی بره؟ بره پارک با بچه ها بازی کنه.
واسه همین میخوام برم بهش بگم من از تو بچه نمیخوام.