مریم خانوم شما که اینقدر درست و شیرین راهنمایی میکنی یه سوال،منم راهنمایی کنی ممنون میشم
من وقتی دلم از حرفهای شوهرم میشکنه،خیلی خورد و خاکشیر میشه،بعدش حتی آشتی کنیم خییییلی برام سخته نمیتونم جمعش کنم و به این زودی ها اون آدم سابق و با احترام قبلی بشم
چه کنم دلی کینه ای یا شاید هم دلی شکسته ی با تیکه های ریزی هستم که با اینکه میخوام تکه هاشو به هم بچسبونم و ترمیمش کنم ولی خیلی سخته
عزیز دلممم
اولا ک ان شاالله هیچوقت دلت نشکنه، دوما خوشگل من مردا کلا بخاطر کلی نگر بودنشون نمیتونن شرایطو خوب مدیریت کنن، ببین مثلا الان اگه یچیزی شمارو ناراحت کنه خیلی راحت تر از همسرت میتونی آرامشتو حفظ کنی، پس تا جای ممکن مدیریت کن و نزار به جایی کشیده بشه ک بحث و بی احترامی پیش بیاد، دیدی وقتی بچه هرابکاری میکنه اگ با بازیو خنده بگی مثلا بدو بیا باهم اسباب بازیاتو جمع کنیم میادو با اشتیاق حرفتو گوش میکنه، ولی اگ با دادو دعوا بگی لج میکنه و بقیه اسباب بازیاشم میریزه و تا جایی ادامه میده ک مجبور شی خشونت کلامی داشته یاشی باهاش؟؟
واااقعا مردا هم همینن،
اگه با احترامو خواهش باهاشون حرف بزنی از هر ۱۰ بار شاید ۲ بار قبول نکنن،حتی اگ باب میلشون نباشه خواستت، ولی اگ با طلبکاریو بی احترامی بگی حتی اگ خودشون دوست داشته باشن هم لج میکنن و انجام نمیدن،
پس قدم اول تمام خواستت رو با احترام بخواه، احترام احترام میاره، قدم دوم بحث رو‌مدیریت کن نزار ب جدل کشیده بشه ک حرفی ک نباید رو بشنوی ازش، شما باید مدیریت کنی چون شما تواناییشو داری نه همسرت!!
اگ اینکارو انجام بدی ب مرور خواه ناخواه احترام بینتون بیشتر میشه و همسرتم خیلی راحت تر خودشو کنترل میکنه!! و دیگه ناراحتی کمتر پیش میاد
ببین عزیزم، هر آدمی قلقی داره، فقط باید ببینیم برامون چقد می ارزه ک بخوایم قلقشو بدست بیاریمو شرایطو تغییر بدیم، فقط این مهمه،بودن با چنین شخصیک ایشون توصیف کردن خیلی سخته، ولی باید خیلی زودتر و قبل بچه فکرشو میکردن، هرچند جدایی برای بچه بهتر از زندگیه با جدل و اضطرابه
