سلام روز همگی خوش
خانما من پارتنرم یه چنوختیه از طرف خونواده خیلییی تحت فشاره داغونه
ی ماه پیش دعوامون شد به کات کشبد
بعد اشتی کردیم البته مقصر اون بود تروخدا نگین هنون موقه باید قیدشو میزدی همو دوس دازیم
بعد تو این یه ماه خیلیییییییی عوض شد خیلی باهم خوب بودیم
تا اینکه این بازم داغونه وضع روحیش مساعد نیس
خیلی تحت فشاره
اومد کلی حرصشو سرم خالی کرد گفتش که کات کنیم نمیخامت و فلان
میدونسم زر میزنه عصبیه چسزی نگفتم دو سه زوز
تا اینکه هی به حرفاش فک کردم خودم پیام دادم بیا کات کنیم
قبول کرد بعد هی پیام میداد
دیروز پیام داده که من بدون تو نمیتونم تروخدا برکرد کلی قربون صدقه که من دوست دارم عصبانی بودم به توعم ک نباید بگم خودت بفهم حالمو میبینی داغونم دم پرم نشو
بعد کلی ناز کردن و اینا قبول کردم چون نمیخاسم تو این وضع تنهاش بزارم داغونه بچم
الان خیلی اروم شده اصلا ادم یه ماه پیش نیست نمیتونم تحمل کنم من علی یه ماه پیشمو میخام
خیلی اروم کم حرف کم پیام میده زود میره
دلم براش میسوزه خودمم هی شک میکنم که دوسم تداره
میگه اگ دوست نداشم با این حال خرابم نمیومدم برت گردونم
چیکار کنم حالش خوب شه
من خیلی پر انرژیم خدایی میگه تو اون یه ماه حالم خیلی خوب بود من هنون ادم یه ماه پیشم ولی اون چون خودص داغونه به چشش نمیاد
ترووووخدااااااا بگین چیکار کنم داغون میشم