خب منم که نمیخاستم ولی بی دلیل این حس میومد تو قلبم انگار ….بهرحال فهمیدم با دعا ثنا و کتاب و آهنگ و اینچیزا درست نمیشه،…قرص اعصاب داشتم از قبل همونارو دوباره شروع کردم، آزمایش دادم ویتامین د۳ پایین بود ، دو بار تزریق کردم ،….میگن کمبودش باعث حالت افسردگی میشه
چرا از لحاظ عاطفی همیشه کم داشتم الانم یجوری شدم حسم و نظراتم راجب ادما همیشه دوست داشتم یکی انقدر بهم نزدیک بود که دوست واقعی خودم میدونستمش اطرافیان خودم انگار دیونه اند نمیتونم با رفتارهایی که داشتن اونا رو دوست خودم بدونم ته دلشون قشنگ حس میکنم از بدبودن حالم روانشون ارضا میشه من از این ادما متنفرم که هرچی من داشتم بد بود مال خودشون ک هیچی نبود بیشتر از من حساب شد من حالم از همه ادمای دورم بهم میخوره که اینهمه درحقشون خوبی کنم کورن نمیبینن اما کسی که بخاطر پول مثل مگس چسبیده دورشون اون بهتره !!!!چجوری بفهمونم من از همه پسرهای دنیا بخاطر پسرهای اطرافم متنفرم حالم از هرچی پسرهای نزدیکم بهم میخوره شمام اگه چیزایی که من تعریف میکردم مغزتون سوت میکشید !!!
نه اصلا اینطور نیست ، این فکر اشتباهی انداختن تو سر مردم
افسردگی یا بیماری‌های روانی در حد خفیف نیاز با دارو ندارن و با ورزش یا راهکارهای دیگه برطرف میشن، ولی وقتی شدید بشه باید با دارو کنترلش کنین،…بعد هم با نظر پزشک کم کم داروهارو قطع میکنی و با روش‌های دیگه کنترل میکنی
من ۱۵ ساله دارو میخورم ، ولی مثلا هر دو سال یکبار شاید اینطوری بشم که اونم قبلش یه مشکل جدی بوده ، یکی دو ماه قرص خوردم و کم کم قطع کردم خوب شدم …. در کل اگه حساب کنی شاید تو این ۱۵ سال یکسال خوردم …هیچ مشکلی هم نداشتم بعدش
