از ۸صبح با مامانم رفته دکتر
من فک کردم میره۱۰ میاد اخه باشگاه مامانم همیشه نهایت تا ۱۱ میاد بعدش قرار بود برم سرکار
تا۱۲ منتظرش شدم
سیبزمینی ابز گذاشتم پوره درست کنم
دیروزم سر کار بودم از ۱۰ تا ۲
مامانم نبود
ساعت۲ سوسیس با تخم مرغ درست کردم
بابام ناهار نخورد
امروز میگه دیروز باید ازم میپرسیدی من چی میخوردم درست میکردی
منم گفتم به قول خودتون ناهار دیگه هر کی میخواد بخوره نمیخواد نخوره
ناراحت شده میگه برو دیگم نیا
فقط برو تو اتاق دیگم نبینمت
دیگه حق نداری تو این خونه حرف بزنی
همیشه سر ناهار با مامانم دعوا داره
یا قهر میکنه حالا با من گریه مو در نیاره ول کن نیسا
الان چه رفتاری کنم