توی تاپیک قبلیم گفتم که توی ساختمونمون قتل اتفاق افتاده.
نذاشتن خانوادهاش برن داخل
هنوز دم در خونهشن
دارن گریه میکنن،
جیغ میکشن ... 
خیلی ناراحت کننده و دلخراشه ... 
چند تا زنن که یکیشون مادرشه 💔 و چند تا مرد. 
تا اونجایی که من دیدم شوهرش بینشون نبود
شایدم بود، چون شلوغه من خوب ندیدم.
رفتم بهشون گفتم شب رو بیان خونهی ما
قبول نکردن.
دم در خونهی مقتوله سرباز گذاشتن که کسی نره داخل.