چه مریضی؟
خواب اولی که دیده این بوده که خونه مادرجونم بودیم بعد من اتاق دیگه تنها خوابیده بودم
در خونه باز بوده ی مرده اومده داخل هرچقد گفتن برو ببرون نرفته انگار دزد بوده یا نمیدونم چی
شب تاریک بوده بعد مامانمم زده بیرون مرده رفته داخل درم قفل کرده از پشت منم تو اون اتاق خواب بودم
و مامانم از دیوار همسایه(دیوار بین حیاط ها کوتاه بوده)هرچی ظرف و لیوان و هرچی دم دستش بوده پرت کرده سمت حیاط خونه مادرجونم که من بشنوم و بیدار شم
و اون وسایلی ک پرت کرده شکستن
ولی من همچنان بیدار نشدم و اون مرده هم جواب نداده و درو باز نکرده و پلیس هم نرسیده
تا همینجاشو دیده که من رفتم بیدارش کردم
اما خواب امشبشو تعریف نکرد فقط با ترس داشت تو خواب صدام میزد