ب خدا خسته شدم از دست همه همهههه... 24سالمه...مجردم مادرم همش میزنه تو سرم ک تو کی ازدواج میکنی... زندگی رو کوفتم کرده ب خدا حالم از خودم بهم میخوره...همه خرجام با خودمه... نه اهل ولگردیم نه رفیق بازی نه مایه ابرو ریزیشون... ب خدا تولدم میشه ب خاطر چرندیات مادرم زار میزنم... یلدا همینطور... عید همینطور... کاش من بمییییییرم.