خواستگار دو سال پیشم بوده.ردش کرذن خونوادم چون سنم کم بود.ول کن نشده تا بعد کنکور بهم پ داد و دوست شدیم.دوماه پیش هم عقد کردیم
سنتی،خدا را شکر.
کاش میمردم ولی باهاش آشنانمیشدم
مشکلات زیاد یکی از بزرگترین اشتباهم ازدواج بامرد بچه دار بوده وهست شوهرم خوبه ولی خیلی بیخیاله دخترشوهرم هم مشکل ذهنی داره ۹ساله مثل خوره زجر می کشم دیگه واقعا نمی کشم شوهرعوضیم روز اول ازدواج دخترش رو ازم پنهون کرد فقط پسرشو اورد خواستگاری بعدازعقد فهمیدم منم مطلقه بودم بی حمایت فورا باهاش ازدواج کردم
کوره فک کنم هنوز منو پیدا نکرده ک آشناشیم🤣🤣🤣
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
