من ده دوازده ساله بودم همچین اتفاقی برام افتاد
رفته بودیم مهمونی خونه عموی بابام دستشوییشون تو حیاط بود و قفل نمیشد و فاصله در تا اون جا که ادم میشینه زیاد بود (معمولا فاصله کم باشه و در قفل نشه من دستمو میزاشتم کسی میاد نتونه باز کنه 😅)
هیچی دیگه اومد باز کرد عذرخواهی کرد رفت اول خجالت کشیدم بعد گفتم من چرا خجالت بکشم اون باید خجالت بکشه که میدونه در دستشوییشون قفل نمیشه و در نزده وارد میشه 😕