2777
2789

ما رسم داریم سر عقد سرویس طلا خانواده شوهر باید هدیه بدن سر عقد پدر شوهرم گفت الان پول دستمون نیست ولی برای عروسی صدرصد خودم میخرم 

الان نزدیک عروسیمونه و پدرشوهرم هنوز خبری نیست از سرویس و تازه دارن خونشونو درست میکنن و وسیله هایی که ندارنو میخرن نزدیک عروسی پسرشون

شوهرم چندین بار بهشون تذکر داده اونام گفتن خدا بزرگه 

حالا الان همه جمعیم شب یلداشونو امشب گرفتن و شوهرم باز یواش به پدرش گفت ک من دلم به حمایتای تو هم خوشه

به نظرتون منم باید چیزی بگم ؟ یا نه؟به روشون نیارم

چون انگار حرف شوهرمو عروسیمونو زیاد جدی نگرفتن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شما هیچی نگو 

لازم باشه خانواده تون یاداوری می کنن رسومات رو

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.

خودت مستقیم صحبتی نکن، بزار همسرت حرف بزنه، اگه نزدیک عروسی طلا نگرفتن پدرتون با پدرشون صحبت کنن، یا مادرتون با مادرش

پـروردگــارا !بر دلم آرامشی فرو ریز،کـه هـر آنچه مرابه درد می آورد را نادیده بگیرم 🤍

از من به تو نصیحت هر گله و شکایتی داری از خانواده همسرت تو چیزی نگو بزار همسرت بگه به دو تا علت، اگه الان از پسرشون حتی ناراحتم بشن بعدا  یادشون میره چون پسرشونه، دوم بهتره روتون تو رو هم باز نشه چون هم روابط هات بهتر میمونه هم کدورت پیش نمیاد. اخرم اینکه خداروشکر همسرت خودش  حواسش هست الکی خودتو ادم بد نکن..

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز