2777
2789
عنوان

زایمان وحشتناک من ... دیشب

3502 بازدید | 116 پست

بلاخره تو هفته ۴۱ ب اصرار و التماس خودم بستری شدم 

روند زایمانم چون بچه دوم بود خیلی خوب بود 

با امپول فشار تا ۷ سانت و تحمل کردم و اصلا ناله نکردم 

تا دردا دیگه ازتحملم خارج شد 

ضربان قلب بچه یه لحظه کند شد و ماما هول شد با دست و بافشار شدید کیسه اب و پاره کرد 

بقیشو با معاینات شدید و پشت سرهم باز کردن 

دسشویی نمیزاشتن برم و مدام ادرار و با سند تخلیه میکردن 

دیگه تحمل  درد و نداشتم و فقط با زور زدن خودم و اروم میکردم 

ک بچه ب دنیا اومد و تقریبا مقدار خیلی زیادی پارگی پیداکردم 

ولی جفت همراه بچه نیومد و چسبده بود 

هول شدن دکتر وماماها یه طرف و دستاشون ک تا ارنج تو شکمم میکردن ک جفت و بیرون بکشن یه طرف 

بدتررررررین شکنجه بودد چون رحم جمع میشد و جفت میموند بعداز حدود یکی دوساعت تلاش واسه بیرون کشیدن جفت جفت و تیکه تیکه کردن و یکی یکی تیکه هارو دراوردن با دست 

دردی ک داشت انچنان وحشتناک بود ک حس میکردم  دارم تیکه تیکه میشم و کمرم خوردشده بود 

سریع سونو واسم انجام دادن و فرستادن اتاق عمل واسه بقایای جفت 

حالا من ۵ ساعت درد و زایمان وحشتناک طبیعی و واسه به دنیا اوردن بچه تحمل کردم 

و باید برای جفت هم عمل میشدم 

 بعدش بخیه باید میزدن اونم ب مقدار زیااااد هم داخلی هم بیرون  ک بدون بی حسی انجام دادن و  وحشتناک درد داشت 



الان احساس نقص دارم  کمری ک از درد داره خوردمیشه 

لگن و رحمی ک هیچوقت مث سابق نمیشه 

و خاطرات تلخی ک از این شکنجه تا اید توذهنم میمونه 


همسرم ک ماموریت کاری بود و من میخواستم مرخص شم 

اما اجازه مادر واسه ترخیص اهمیتی نداشت و فقط پدر یا پدربزرگش حق ترخیص نوزاد و داشتن 😁😁 و اصلا نقش مادر هیچ جایگاه و اهمیتی نداشت  



چقد ناعدالتی ..... هووووووف 


یک زن از عشق تو جان داد، ولی خاک نشد🖤تلخیِ حادثه از ذهنِ خدا پاک نشد🖤در غم مُردن او آینه ی ماتِ اتاق همنشینِ ِ رُژ وسنجاقِ سر وُ لاک نشد🖤روحیاتش که به هم ریخت شبی زد به سرش🖤بی صدا بود جنونش وَ خطر ناک نشد🖤!گرچه می خواست همه خاطره ها را ببردسهم او بیشتر از ظرفیت ِ ساک نشد🖤از سر سادگی اش بود... به تو رو آورد ...باورت داشت و یک ثانیه شکّاک نشد🖤آن قَدَر مُرد برایت که تو را مرد کند !چشم تو هرگز از این مرثیه نمناک نشد..🖤متاهلم و دوتا پسرخوشتیپ دارم♥️

چقدراحمق بودن نبردنت همون موقع اتاق عمل

لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم  خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام  دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدم‌ها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بیمارستان دولتی بودی؟

بله

یک زن از عشق تو جان داد، ولی خاک نشد🖤تلخیِ حادثه از ذهنِ خدا پاک نشد🖤در غم مُردن او آینه ی ماتِ اتاق همنشینِ ِ رُژ وسنجاقِ سر وُ لاک نشد🖤روحیاتش که به هم ریخت شبی زد به سرش🖤بی صدا بود جنونش وَ خطر ناک نشد🖤!گرچه می خواست همه خاطره ها را ببردسهم او بیشتر از ظرفیت ِ ساک نشد🖤از سر سادگی اش بود... به تو رو آورد ...باورت داشت و یک ثانیه شکّاک نشد🖤آن قَدَر مُرد برایت که تو را مرد کند !چشم تو هرگز از این مرثیه نمناک نشد..🖤متاهلم و دوتا پسرخوشتیپ دارم♥️

چقدر آخرش تلخ بود اون تیکه که گفتی مادر هیچ نقشی نداشته

این همه درد بکش آخرشم فقط امضای پدر!!

بازم خداروشکر که بچت سالم به دنیا اومده و خودت الان سالمی

قدم نو رسیده مبارک 

قدمش پر خیر و برکت باشه براتون انشالله 

💚💚😍😍😍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز