سلام، من 15 سالمه،
خیلی خوابالو ام، از مدرسه میام بعضی وقتا کلا تا روز بعد که میرم مدرسه میخوابم، اصلا نه درس میخونم نه هیچی، ذره ای انگیزه ندارم، هیچ کاری نمیکنم.(خیلی دوست دارم درس بخونم) نود درصد مواقع که حالم خوبه طرفای بعد از ظهر و شب که میشه کل غمای دنیا میریزه رو سرم، انگار از بعد از ظهر به بعد یه آدم دیگه میشم. سری عصبی میشم و انقدری مودی ام که خودم بجای اطرافیانم از خودم بدم میاد. به آینده که فکر میکنم بیشتر ناراحت میشم و احساس پوچی میکنم، بعضی وقتا خیلی پرخوری میکنم و شکمو ام، بعضی وقتا هم هیچی نمیخورم و کلا کم غذا ام، دوره ایه. وقتی ناراحت میشم دلیلشو نمیدونم و همین بیشتر ناراحتم میکنه. توی مدرسه واقعا در عذابم بعضی همکلاسی هام که خیلی پر انرژی ان و سروصدا میکنن رو دلم میخواد خفه کنم. از صبح که بیدار میشم برم مدرسه فقط به این امید روزمو میگذرونم که شب بشه بیام بخوابم. درس نمیخونم، با خودم گفتم حتما انگیزه ندارم، مامانم گفت اگه معدلت خوب بشه فلان چیزو برات میگیرم، با خودم گفتم بیا اینم انگیزه مطمئناً دیگه میترکونم، اما آب از آب تکون نخورده و من همون جنازه قبلیم. چند روزه اضطراب دارم و دلیلشم نمیدونم، از اونجایی میدونم اضطراب دارم که وقتی اضطراب و استرس دارم حالت تهوع میگیرم،این حالت هم خیلی آشناس و هر چندماه یه بار بدون شک این اتفاق میفته. از وقتی یادم میاد همین بودم، همیشه همین تنبل و خوابالویی که الان هستم بودم و عمیقا دلم میخواد یا اینطوری نباشم، یا کلا نباشم.
روزو شب به دلیل وجودم فکر میکنم و هرچی بیشتر فکر میکنم بیشتر میرم تو خودم، هر سال هم میگذره بیشتر گوشه گیر میشم و کم حرف، اینو از روابطم توی مدرسه متوجه شدم.
من این حالات رو از خیلی وقته که دارم و فقط کم و زیاد میشه، نمیدونم افسردگیه یا بیماری جسمی و ویتامینی چیزی کم دارم هیچی نمیدونم فقط میدونم انقدر این حسا باهام بودن که احساس نمیکنم غیر طبیعی باشه اما وقتی به این فکر میکنم اگه بقیه اینطور نیستن چطور زندگی میکنن و درس میخونن و کار میکنن میگم لابد غیر طبیعیه، اگه تا اینجا خوندی ازت خیلی ممنونم و لطفا کمک کنید، بگید چه مرگمه مچکرم ازتون.