ببین مثلا من دیشب بعد شام مهمون اومد یهویی برام ساعت یک ونیم شی ا مدن سه و نیم رفتن
ی عالمه ظرف و ظروف موند بهد رفتنشون
همسرم کلی گفت ول کن فردا صب خودم تمیز میکنم کمک میکنم ول کن بیا بخواب
ولی خب من ی چوب کبریت اضافه توخونه باشه میمیرم بااین خوابمم میومد خسته م بودم ازصب بیرون بودم
رفتم آسپزخونه رو تمیز کردم بعد اتاق بچه ها بعد صورتمو شستم کرم و کرم دور چشمو زدم خوابیدم
صب ک پاشدم کار پیش اومد مجبوری تاساعت سه ظهر بیرون بودم
اگ دیشب کارامو نمیکردم دیگ خونه رو همونطوری ول میکردم میرفتم
همون موقع م شوهرمو دوستش اومدن خونه
فک کن تمیز نکرده بودم ب ی خونه شلخته روب رو میشدن و ابروی من میرفت