اینقدی قوی نیستم که بتونم بسپرم به خدا و خودم کاری نکنم
نمیدونی تو چه شرایط بدیم
باورم نمیشه اینقد راحت ازم گذشت
یعنی حتی نخواست که باهام همکلام بشه که پیاممو جواب نداد
با خودش نگفت حالش بده شاید نیاز داره بهم، خودش دلتنگ نشد اوکی ولی حس مسئولیتیم درمقابل احساس و حال داغون من نداره یعنی؟
چرا خوب نمیشم
چرا به کسی احتیاج دارم که منو نمیخواد
حتما بدی داشته که غر میزدی، اون در هر صورت دنبال بهونه بود که بره خودتو سرزنش نکن شاید خداوند مردی که دوست نداشته باشه رو لایقت ندونسته ، درست میشه استرس و حال بد روحیت خیلی شدید ولی گذراست میگذره این روزات
اسی بذار یه چیزی بگم شاید زیاد ربطی ب مسله شما نداشته باشه ولی وقتی رامبد جوان همسر سابقشو طلاق داد یا جدا شدن من نمیدونم چرا پیگیر مصاحبه هاشون شدم وقتی هم فهمیدم رامبد جوان دوباره ازدواج کرده و شایعه هایی هم پشت سرش بود
همش پیگیر سحر دولتشاهی بودم
سال بعدش سیمرغ گرفت
فیلمهای زیادی بهش پیشنهاد شد
بعد هم شنیدم با شجریانه
فقط یه چیز جالب ک اصلا در مورد رامبد جوان صحبت نمیکرد
یا نشنیدم از بدیش بگه یا بره جار بزنه رامبد اله و بله
رهاش کرد
میدونی رهاش کرد
بهتر از رامبد نصیبش شد
حالا تو باید طرفو رها کنی و حتی برا خوشبختیش دعا کنی تا خدا بهترینو ب تو هدیه بده
سه ماه تقریبا
زیارت رفتم فقط تایمایی که تو حرم بودم دلم آروم بود
برگشتم دوباره همین شدم
کاش نمی اومد از اول، اومده بود که بره، باورت میشه خاله و داییشم حتی نمیدونستن نامزد کرده؟ کسی که فقط خواهر برادرش در جریان نامزدیش باشن به نظرت قطعی اومده زن بگیره؟ به کسی نگفته بود که تموم کرد بدیی براش نداشته باشه
اینقد برا مشکلم بیقراری کردم
ک با امام زمان دعوا کردم بد حرف زدم
خدا نو ببخشه
تازه یاد گرفتم باید درونم آروم میشد تا مشکلم حل میشد
چقد گستاخ بودم
نصف مشکلم یهو حل شد چون سپردم بخدا و واقعا پشیمون از ناشکری
استاد جعفری حفظه الله:
گاهی باید خدا را فقط بابت نداده هایش شکر کرد
چون اگر برخی تقاضاها و خواسته های ما را عملی می کرد معلوم نبود باز آدم فعلی بودیم.
خدایا بابت همه نداده هایت شکر
خدایا تو را بابت نداده هایت همان مقداری شاکرم که بابت داده هایت شاکرم .
https://eitaa.com/Solok_Erfani
خدا رم شکر کن فقط لفظیه
تاثیری رو خوب شدن حالم نداره
وگرنه تمام این راهکارهای مذهبیو اجرا کردم
میگم روزی حدود سه جز قرآن میخونم کلی مفاتیح میخونم ولی حال بده همچنان هست
نمیدونم چرا خوب نمیشم
کلا انگار با پذیرش واقعیت مشکل دارم
وگرنه از اولم میدونستم دو دله
بعد نامزدیمون فهمیدم جز خواهر برادراش هیچکدوم از فامیلاش در جریان نامزدیمون نیستن
میدونستم بهم حسی نداره
کلی جریان داشتیم با هم تو تایم نامزدیمون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
