یهو یادشون افتادم
چقدر سم بودن
یه دبیر داشتیم اقا بود خیلی هیز بود قشنگ میومد تو صورتامون لامصب :/// هرر چی فاصله میگرفتیم فایده نداشت...🤐😶🌫️🤢
لایک منم بخونم 😏
خانم ریاضی خیلی بد بود میگفت باید شاهنامه حفظ کنید معلم ادبیات بود
خانم لطیفی خیلی بد جنس بود تقلب هامونو میداد دفتر معلم ریاضی بود
خانم فارسی اصلا معلوم نبود چی میگه هیچ کس درساشو نمیفهمید معلم عربی بود
طرف دبیر ورزش بود تو کلاس گیر میداد نخوابید حرف نزنید
اینقدر که این حساس بود دبیر ریاضی نبود 😂😂
یه دبیرزیست داشتیم خیلی بخودش میرسید ارایش کامل پاشنه بلند ..همیشه صدای کفشش تومخمون بود ..ایشون میومدخیلی ریلکس درسشو میدادازروکتاب یک واو هم جانمینداخت ..سرکلاس ایشون بچه ها اصلا گوش نمیدادن و فقط حرف میزدن و بازی هرکاری دوس داشتن خلاصع ...واکنش ایشون خیلی ریلکس بدون اینکه به این چیزاتوجه کنه یاحتی تذکرریزو هشداری بده ...نتیجه اینکه من وچندنفردیگه که حسابی خرخون بودیم ازین وضعیت وکلاس این خانوم نفرت داشتیم ..البته من خرخون نبودم من فقط درسو سرکلاس گوش میدادمویادمیگرفتم بعدش دیگه نمیخوندم ..اینجورشدکع اون سال زیست ۱۲.۷۵ شدم و باکلاسیا و ..۱۶ ردکرد .
معلم دینیمون چهار تا حرف میزد ۲۰ تا تف مینداخت تو صورتمون یعنی اصلا یه وضعی همیشه خدا هم مقنعش کج میزد چونش یه وری میشد
یه معلمی هم داشتیم تاریخ جغرافیا درس میداد خیلی بی اعصاب بودیادم سینه ها بزرگی داشت وقتی میخواست درس بده از سینه هاش استفاده میکرد مثلا دست میزاشت رو سینه ها میگفت کوهایی شمالی که به کوههای جنوبی به واسطه ابهای مثلا فلان جا متصل میشوند یعنی خدا شاهده من فقط با سینه هاش درس یادمیگرفتیم
لایک لایک
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز