من هر وقت میرم خونه مادرشوهرم یا اونا میان حالم خیلی بد میشه
مثلا همین دیشب مادرشوهرم شب اومد خونمون و تا صبح موند که صبح از اینجا بره دکتر
مادرشوهرم مریضه و از دست پدرشوهرم که خیلی بد اخلاقه و اذیتش میکنه مریض شده قند وفشار و چربی و ناراحتی قلبی حالا سردرد هم بهش اضافه شده
پدر شوهرم آدم خوبی نیست و همه رو با حرفاش آزار میده
حالا مادر شوهرم هر وقت میاد خونمون میشینه همه کاراش و حرفاش واسم تعریف میکنه
مثلا میگه بهم گفته ازاون عروسای دیگت یاد بگیر که چه جوری با شوهراشون خوبن ولی مهناز(من) وعلی(شوهرم) اصلا با هم خوب نیستن☹️
گفتم وا از کجا میدونه ما با هم خوب نیستیم
درحالی که منو شوهرم اصلا با هم مشکل نداریم یا اگه چیزی هم باشه اصلا آتو دست اونا نمیدم
من خیلی ازاین حرفش ناراحت شدم
کلا روی رفتار اونا خیلی حساسم و تا چند روز درگیر حرفاشونم و فکرم درگیر میشه
خودم ناراحتی اعصاب دارم و واقعا حوصله این حرفا رو ندارم
به قول یکی میگفت بعد از هر ملاقات اجباری با فامیل نیاز به چند روز استراحت و مایعات فراوان دارم تا این سم از بدنم خارج بشه