2777
2789

قرار بود با یکی از دوستام بریم شهر دیگه عروسی یه دوست دیگمون 

حدود سه ساعت فاصله است 


ما شش نفر بودیم که هم خونه بودیم 

دوتا شون نمیان 

یکیشون میاد هم مسیر من نیست و‌ نامزد داره 

قرار بود من و اونیکی بریم تو راه منو سوار کنه 

حالا پیام داده که نمیتونه بیاد 

من موندم تنها 

بلیط هم گرفتیم

الان باید به اتوبوس زنگ بزنم که من تو فلان شهر سوار میشم شمارش و از کجا بیارم  

برای اینکه برم چند روز سخت شیفت رفتم که مرخصی بگیرم 

ارایشگاه و فلان لباس خریدم  

اونجا هم برم تنهایی معذب میشم  

مخصوصا شب بعد عروسی خب تنهام کجا بمونم 

خیلی ناراحتم دارم غش میکنم 

عجب آدم نامردی.لحظه آخر گند زده که

نوشته بودم"خوشی یا ناخوشی.فقط این نیز بگذرد."ولی اشتباه میکردم ناخوشی که بیاد پاشو میذاره رو خرخره ات تا خفه ات نکنه دست برنمیداره.یه روز خوبم دیگه نیومد روزها یکی بدتر از دیگری

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

جه سخت من  اگه بودم با توجه به روحیه خودم کلا نمی رفتم

دوست دارم برم 

فقط مشکلم اون شبی که عروسی بعدش کجا بمونم ☹️

به عروس میگم برام ویلا بگیر میگه تنهات نمیزارم 

خب اونم نامزد داره زشته  ولی مادر عروس تنهاست  فقط عروس یه داداش مجرد پیر داره

شما باید بری پیش مادر دوستت تو یه اتاق بخوابی یا اگه اتاق بهت دادن درش رو قفل کنی ،کاشکی مامانت میتونست باهات بیاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز