امشب رفتم خونه مادرم سربزنم بعدش ماشین بابام خراب بود میخواست جایی بره به شوهرم گفت منو برسون بعد پسر منم گریه کرد که بیا ماهم بریم خونه بعد من اومدم کفشامو بپوشم بریم خونه پدرم ناخواسته با مشت زد زیر چشمم خیلی دردم اومد به جای عذر خواهی کلی سرم غر زد که خب نمیومدی اینجوری نشه منم زدم زیر گریه کلی گریه کردم