دقیقا زن داییم خودشو دعوت میکرد خونمون تو دو سال ما یبار رفته بودیم اون ۳۰ بار اومده بود.مثلا خالم میخواس بیاد ب خالم میسپرد بگه ک اونام میان مامانم بعد ی مدت رک مثلا ب خالم میگف خودتون بیاید فلانی رو نیارید یا خودش زنگ میزد مامانم میگف خونه نیستیم امشب ک دیگ الان فقط عیدا همو میبینیم