بچه ها همسرم به شدت تعصبی و شکاکه مثلا همین چند وقت پیش بهم گیر داده بود چرا بلاگر مرد ایرانی رو فالو کردی در صورتی که طرف نزدیک یک میلیون فالور داره امروز دیگه با آبجیم کنار خیابون رد میشدیم . همسرم هم دم در سوپر بود تا من رو دید دستم رو گرفت آورد منو تو خونه دعوا راه انداخت و گلدون خونه پرت کرد ، که چرا تنهایی رفتم میگه پسرا اذیت میکنن شماره میخوان چرا رفتی یا تو عروسی حواسم نبود فقط چند ثانیه چشمم به پسرعموم خورد تو خونه ازم پرسید چرا نگاش میکردی؟ دانشگاه به زور رفتم اونم میگفت دانشگاه بری چشم گوشت باز میشه
نگید طلاق بگیر که بچه دارم و اصلا شرایط ندارم دو تا بچه رو تنهایی بزرگ کنم . حداقل شوهرم از نظر مالی خوبه و پدر خوبیه براشون