از بچه گی نمیدونم ریشه اش از کجا بوده ترسوام از همه چی میترسم شیش ساله عروسی کردم بازم ترسوام اکثرا هم ترسم از شب وتنها موندنه وبیشتر بیشتر از تاریکی ولی در کل بعضی شبا با وجود شوهرمم میترسم همون اول نامزدیمون خودم وپدرم این مسئله رو گفتیم که من ترسوام اونم قبول کرد ولی از وقتی ازدواج کردیم تعداد شبایی رو که تا چهار پنج نصف شب خونه تنها بودم از ترس لرزیدم وگریه کردم خیلیه ولی امشب