خلاصه بگم خیلی دختر سنگینی هستم یعنی همه میگن طوری که تا حالا هیچ مردی بخودش اجازه نداده حرف نامربوط بزنه.....من کارم طوریه با مراجع خیلی سروکار دارم چند وقت پیش یکی از مراجعین شمارمو خاست منم ازش خوشم اومده بود شماره دادم......البته نه همون دفعه اول.....بعد بهم زنگ زد گفت تنها زندگی میکنی گفتم نه.....گفت چه بد دلم میخاست بیام پیشت......خیلی از حرفش بدم اومد.......سرد برخورد کردم دیگه هم بهم زنگ نزد......یعنی واقعا فکر کرده من همچین دختریم؟؟؟؟.....فکر میکردم قصدش ازدواجه .....یعنی پیش خودش چه فکری کرده؟؟؟؟؟
آدم مریض زیاده شما خودتو ناراحت نکن
میگفتی برو پیش ننت 🙄🫤🫤🫤
اون ذهنش مریض بوده...هر کسی یه برداشت داره ببخشید خود ما زنا هم باعث چنین اتفاقایی میشیم
میخواسته باهات بخوابه همین
کاش یه ذره تلاش میکردن واسه مخ زنی لااقل
یه راست میرن سر اصل مطلب 😑
این یارو بنظرت قصدش ازدواج بوده؟
خاک بر سرش که همه رو مثل خودش میبینه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
