2777
2789
عنوان

خانومی ک اقایون توقع دارن...

294 بازدید | 22 پست

پس به طور خیلی خلاصه اقایون، به یه زن نیاز دارن که کار کنه، آشپزی کنه، بشوره، بسابه، نجیب باشه، پا به پاشون ۳ تا پیتزا بخوره، اسکینی باشه، اما سینه‌ش گنده باشه، خوشگل باشه اما کم خرج باشه، عاشق قیافه از متوسط پایین تر شوهرشون بااشه، مهریه نخواد، زیاد ناز نکنه، ترک نخوره، پوستش شـل نشه

بچه بزاد و بشه عین روز اولش، بدون رنگ و صاف کاری. :)))))



درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خانما خودشون رو دادن.... وقتی هزارویک جراحی رو بدنشون میکنن تا بشن سلیقه مردا.. مردا هم سوار میشن..... درصد خیلی کمی واسه خودشون اینکارو میکنن 

قله سابقم 🌹امضام واسه شماست...بله شما☺...هروقت مشکلی پیش میاد که کاری از دستم برنمیاد به این فکر میکنم که ما مدت زیادی زنده نیستیم چرا باید انقدر فکر کنیم و غصه بخوریم ؟اینم مثل مشکلات دیگه میگذره چه خوب چه بد ....ببین چه زود بزرگ شدی ...همینقدرم زود دنیا رو ترک میکنی ...اگه الان تو زندگیت مشکلی هست که تو راهی واسش نداری بسپار به خدا ...بلندشو یه دمنوش یا هرچی که حالت خوب میکنه بخور راستی کنارشم حتما یه شکلات 🍫 بخور  مزه شکلات میبررررررتتت به دنیای کودکی ...غصه نخور اینم میگذره خداهست هوامون داره ....به خودم قول دادم که اصلا زندگیرو سخت نگیرم .....توام نگیر ....خدا خودش میدونه چجوری حلش کنه ...فقط تو بخواه باقیش باخدا،😍🤲...حالا که حالت خوبه واسه منم دعا کن ...دوستت دارم ..❤️راستی میدونی من نه کودکی کردم نه نوجوانی دیدم نه جوانی... اینارو گفتم فکر نکنی صدام از جای گرم بلند میشه.... دلتو از کینه پاک کن اونجا جای خداست لطفا نزار آلوده شه... تو خودت تو خونه آلوده زندگی میکنی؟ راستی یه روزی انتخاب کنین که تو اون روز فقط خودتون باشین و تنها... به خودتون فکر کنین تو تنهاییه که آدم میتونه استعدادشو.... ضعفاشو و... پیدا کنه و درستش کنه.... هرکسی از زندگیت رفت بزار بره کائنات  بهترشو واست میفرسته باور کن... انقدری قوی باش که رفتن کسی نابودت نکنه.... منم مثل تو موی سفید تو سن کم زیاد دارم ولی قشنگه چون اینا تجربه های من از زندگیه.. خجالت نکش لازم نیست همیشه رنگشون کنی... راستی میدونستی خیلی زیبایی 🥰🌹نوبت ماهم میشه که آرزومون لمس کنیم و از خوشحالی جیغ بکشیم و بگیم خداییییییا شکرت... همین الان خودتو تو اون لحظه تصور کن و بگو خدایا شکرت...با هر بهم ریختگی بهم نریز.. این بهم ریختگیا داره تورو واسه خواستت آماده میکنه 🌹من ناامید نیستم نوبت من و توام میرسه بهت گول میدم ✨به خودکشی فکر نکن زندگی زمینی نزار سوخت بشه تو اومدی به خدا ثابت کنی که میتونی ادامه بدی 🌹ادامه بده یه روزی قرار اینارو واسه همه تعریف کنی 🌹
😂😂 حالا خودشون چین(ی سمندون خسته) 🤣

وای😂

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
فقط میتونم پابه پا یه اقا سه تا پیتزا بخورم..

از معیارا فقط همینو داری ینی 😂

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
همه اقایون این مدلی نیستن

قبول دارم

جنبه ی فان داشت

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...

همبنطور که یه زن توقع داره شوهرش همه چی تموم باشه مرد هم همین توقع رو داره ولی از اونجایی که هیچ انسانی بی نقص نیست در نتیجه همه ی مرد و زن ها هم همه ی این توقعات رو ندارن و توی این دوران معیار های مهمتری برای یه زندکیه سالم هست.‌‌

قبول دارم جنبه ی فان داشت

والا شوهر سابق من چشم نداشت ببینه چیزی میخورم 

چه برسه به اینکه بخاد پا به پاش سه تا پیتزا بخورم 

همیشه منتظر بود من بگم بقیه پیتزامو نمیخورم سیر شدم که خودش کوفت کنه والا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   honye_ella  |  3 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  3 ساعت پیش