با شوهری که جنبه ی پولدار بودن نداره چکار کنم؟

۱۰ام برج قبل  زنگ زدن ب همسرم و  من ک پرسید چی شده! گفت ک دوستش برگشته ایران و  رفت پیشش و کلیم پولدار شده بود طرف! و  بی تعارف  بدون هیچی  پول مارو بهمون برگردوند  اخرشم نفهمیدم کجا گم شده بود ولی  پول مارو با سود کاری ک توش سرمایه گذاری کرده  بود بکنه داد    و شوهرمم اولش رفت ی خونه خرید سمت مادرم اینا!    قراز داد ما تا تی هستش  هنوز  صاحبخونه  پولمونو نداده ولی  ما ی خونه خوب  توی   جای مناسب تهرلن خریدیم و ی ماشین خوب  خریدیم  و!!!!  حالا  دغدغه ی من اینا نیس   خداروشکر اوضا درست شده  مشکل من شوعرمه

از وقتی  بلاخره ی پولی بهش اومده  دیگه سرکار نمیره! قبلا بخاطر نداریش خیلی با اخلاق بود خیلی مهربون بود خیلی  خیلی ... الان از خواب  بیدار میشه لباس میپوشه میره بیرون اصلا نمیفهمم کی رفته!  دیروز   ما اسباب کشی داشتیم دو نفر کارگر گرفتم کل خونه حدیدو تمیز مردیمو چیدیم و از صبح تا۱۲ شب درگیر بودم بخدا هنوزم کامل جم نشده! شوهرم شب ۱ بود اوند کفت ا   خوب چیدی مبارکه همین!   تا صبح هزیون کفتم و خواب  بد دیدم و درد پا داشتم   بعد شوهرم بجای اینکه بیدارم کنه   صبح بهم گفت همش میگفتی تشنمه تو خواب و هزیون میگفتی    و منم نتونستم بخابم   گفتم خوب  بیدارم میکردی اب میدادی   گفت ب اونجام  بمن چ 

مردی ک تابحال بمن بی احترامی نکرده بود! ظهر بمن گفت ب اونجام ک تو خواب تشنت بود   ناله کردی تا صبح نزاشتی بخابم  جامو ازت حدا میکن! و بهم گفت ب اونجام ک تشنت بود عرکی تشنش باشه از خواب  میپره خودش میخوره!   ولی من اصلا برای این مرد اینحوری نبودممممم   با اینکه  بلاخره عزچی داشتیمو ب فتا داده بود من برعکس همه باهلش مهربون بودم و با همه چیز ساختمممم با اینکه بی مشورت   ایتکارو کرده بود!

دیروزم با دوستاش رفته بود بیرون من مونده بودمو     خاور ماشین و اسباب کسی ! این مرد اصلا اینحور نبوددددددد الان چکار کنم با این نرد اخه 🥲🥲🥲

منم  سرکار میرفتم باهم میساختیم من معلم زبانم تو اموزشگاه وسط ترمه الان     بهم میگه نرو  پاتو بزاری من میدونمو تو  بهش گفتم اقا  بزار این ازم تموم بشه چشم دیگه نمیرم ۲ جلسه مونده   میگه نرو!!!! منم زنگ زدم با اموزشگاه دعوام شد اصلا بی منطق شده

منظورم از پولداری  پول داشتنه! مکرن ما اون موقعم خونه ماشین داشتیم این ب فناش داذه بود!  الان ی خونه ۱۷۰ متری تو منطقه۶ گرفته  و ی  تیگو۸      اگر همون خونه ماشین اون موقع دستمون بود الان وضعمون بعتر بود حالا ناشمزی نمیکنم ولی اخلاقش بد شده

نهار ک خرد فقط سمت خودشو دستمال کشید! همیشه دوطرف میزو دستمال میکشید!  دیر بیدار شد فقط پتوی خودشو صاف کرد  داشتم نکاهش میکردممم من چون   دیرتر بیدار میشه  دست ب تخت نمیزنم  ک بیدار نشه ولی  اون   فقط پاوی خودشو تا کرد  مال منو دست نزد... بیدارم شد بچیزی خردو رفت  اصلا ی کلامممم بامن حرف نزد  

اخه این همه تغییر خیلی عجیب  چطوری بگم بزن بنامم ک ناراحتذنشه؟

مهریم خیلی زیاد  کل خاندانشم بیان نمیتونن بدنش ۱۳۷۲تا سکه هستش    ولی این مرد یچیزیش شده! خیلی برام مشکوک میزنه   همش بیرون میگه کار دارم  همش نیسس