2777
2789
عنوان

مادرشوهرم ک با حرفش منو سوزوند

1149 بازدید | 66 پست

من بخاطر فوت برادر مادرشوهرم یه سال زودتر از عروسیم بخاطر دوری راه و چون اجازه ندادن تا سالگردش عروسی بگیریم مجبور شدم با همسرم زندگی کنم تا سال بعد عروسی بگیریم دیروز خونه مادرشوهرم بودم بعد کلی ظرف شستن و جارو برقی کشیدن و اینا یه دیقه نشستم میگه عروس وظیفه داره کار کنه منم حرصم گرفت گفتم هنوز یه عروسی برام نرگفتین عروستو نیاوردی ک اینقد توقع داری اونم گفت فعلا ک خونه نامزدت زندگی میکنی چ فرقی نداره خیلی ناراحت شدم حالا خوبه میدونه بخاطر برادرش یکسال تمام از تمام شادیام گذشتم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه مادرشوهری کار نکن خونش خب مگه مجبوری

من عقدم میرم خونه مادرشوهرم نهایت ی سفره جمع کنم خودش میگه عروسک آدمه مگه کلفت و خدمتکار گرفتم!عروس گرفتم نه کلفت

هیچوقت ندیدمت کوچولوی من!اما وقتی رفتی یه تیکه از قلبمو با خودت بردی...🥀

منتظرین چهلمین سالگردشم بگزره یا چی؟؟؟

دیگ مرده شمام ی سال صبر کردین لزومی نداره صبر کنین. شوهرت  بگه میخام عروسی کنم فلان. درضمن زیاد کار نکن ک اخرشم اینجوری تحویلت بگیره

Help me          

خاک تو سرش

خدایا خودت میدونی که من همیشه به مادرم احترام گذاشتم تاجایی که تونستم هواشو داشتم بیشتر از همه غمشو خوردم اما اون جای مهربونی از دهنش سم مار بیرون میریزه . حتی داداشمو که این همه مادرمون حقیر میکنه رو بیشتر از من دوسش داره . اینا حرفای یه بچه نوجوان نیست . حرفای یه زن ۳۰ ساله ست که خودش بچه داره. خدایا خودت کاری کن سر مادرم به سنگ بخوره. دیکه از تحمل این همه سردی خسته شدم. راستی خداجون ممنون بابت همسر مهربونی که بهم دادی همسری که خودش یه تنه جای همه مادر پدر خواهر برادر رو برام پر میکنه. خدایا پسرم و شوهرم رو در پناه خودت نگهشون دار . آمین❤️
تقصیر خودته دورید ک باشید نباید بدون عروسی میرفتی خونشون  درواقع اونارو ب هدفشون رسوندی

خونشون نرفتم خونه نامزدم زندگی میکنم شوهرم ازم دور نمیموند با نامادریم بحث شدید داشتیم هرروز سر این موضوع

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عمل بینی

djsonami | 28 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو1388  |  18 ساعت پیش
توسط   asraam  |  1 ساعت پیش