این مامنت طولانیه، ولی وقت بذار و بخون:
۱. خودت واقعا باورت میشه یک نفر انقدر احمق باشه که به خاطر یک جشن یهشبه، ملک بفروشه؟ اینکه میگه ملکم فروش نمیره واسه اینه که دست از سرش بردارید.
۲. فرضا که عروسی کردین، میخواین برید توی خونه، با چی زندگی کنید؟ عروسی یک شبه، میگذره. شما برای ادامه زندگی به وسیله احتیاج دارید.
۳. از همون اول به هر کسی که برات قلدری کرد، خدمات بدی، تا آخر ازت زورگیری میکنه. به این خواسته، پاسخ مثبت بدین، تا اهر عمر ازت بهرهکشی میکنه. همین الان ایستادگی کن، بگو حرفت اشتباهه.
الان ببین شوهرت چهطوری با مظلومنمایی و داد و فریاد راهانداختن میخواد از زیر بار تکلیفش شونه خالی کنه. مرد، اگر فکر زندگی باشه، میره با کار بیشتر هزینه زندگی رو جور میکنه، محتاج پول پدر زن نباشه.
۴. قطعا خودت حس بدی خواهی داشت که هزینه مراسم رو بدی، چون ازت زورگیری کردن.
محکم و قاطع بگو درسته که زندگی مشترکه، ولی هر کس وظیفهای داره. وظیفه مرده عروسی بگیره.
۵. شما هم از تاکتیک خودش استفاده کنید، بگید چرا تو منو درک نمیکنی؟
۶. اجازه ندید مادرتون توی زندگیتون دخالت کنه. از تجاربشون استفاده کنید ولی تصمیم نهایی رو شما باید بگیرید.