این داستان مربوط میشه به حدود 50 سال قبل، البته برای خودم اتفاق نیافتاده ولی میدونم که حقیقت داره. دوست دارم اگر چنین چیزی رو کسی تجربه کرده و به درستی اون اطمینان داره تعریف کنه
بگو و لایک
منم لایک کنید
گفتی منم لایک کن
بگو4
خب
ی خوشگل لایکم کنه
تعریف کردی خبرم کن
لایکم کن بیام
یکی از آشناهامون تعریف میکرد وقتی خیلی کم سن بودن خودش و دو نفر دیگه در حال بازی بودن که در همین حین یه درویشی از کنار اینا رد میشه به صورتاشون نگاه میکنه و چهره خوانی میکنه. به یکی از اینا میگه که تو تا قبل از سی سالگی ازدواج نمی کنی و به این بنده خدا هم میگه تو قبل از 40 سالگی میمری
اکنون مرا لایک کنید
و بعد از یه مدت اون دوستش واقعا بعد از 30 سالگی ازدواج کرد و خودش هم تو 39 سالگی بر اثر سکته مرد.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
