برگشتنش اصلا شدنی نیست از نظر من
نمیخوام برگرده و نمیزارم برگرده .
درِ زندگی و جسم و روحم برای این شخص قفله قفلی که هیچ وقت باز نمیشه
به هیچ وجه با هیچ بهانه ای..
حس خوبی دارم وقتی این اطمینان رو از خودم میبینم
گاهی تنم میلرزید میگفتم برنگرده دوباره اون روزهای بد اون تحقیرها اون بی احترامی ها ..از یک زمانی به بعد به تن و روح خودم قول دادم و باهاشون عهد بستم که دیگه نمیزارم بیاد و اذیتشون کنه
قول دادم..