مثل مادرشوهر من
یبار مهمون داشت من از صبح رفتم و براش آشپزی کردم
بعدها یبار دیگه زنگ زد ک مهمون دارم بیا کمکم کن منم گفتم زنگ بزن ب دختر بزرگت من خودمم مهمون دارم شب و نمیتونم دائم در حال پذیرایی باشم میمیرم از خستگی،ناراحت شد گوشی رو روم قطع کرد😕ولی دیگه هیچوقت بهم نگفت بیا کمک😁