شوهرم و خواهرش چند وقت بود با هم قهر بودن و ما واقعا ارامش داشتيم چون همه دعواهامون با هم سر خواهرش بود دوباره چند وقته خواهرش ميخواد اشتي كنه و همش ميشينع پشت من به شوهزم بد ميگه كه با بد كردن من نزديك برادرش بشه و بين ما اختلاف بندازه و مشكلش اينه شوهز منو تنها بدون زنش مبخواد پريشب شوهزم خونه مادرش كار داشت با بچم رفتن دوتايي خواهزش هم فهميدم اونجا بوده از اون سب شوهزم اخلاقش عوش شده ى بهانه گير شده و رابطه امون سرد شده همون اتفاقا دعوامون شد و منم گفتم نميدىنم مادر وخواهرت چي گفتن سردت كردن و دعوامون شديد شد من سركار ميرم اخر هفته شوهزم ميخواد بره شهرستان باباس اونجا خاكه دختزم سه سالشه اونجارو خيلي دوستداره ولي به خاطر سركار من نميتونم برم امروز سر صبحانه گفتم من برم بچه اروهم ميبرم من گفتم من كه نيستم بچه هم نميدم ببري خونه مامانمم بوديم يهو گفت به تو چه مربوظ كه اجازه بدي يا نه خودش ميدونه من بدون بچه خوابم نميبره ولي يه پا وايساده بچه ارو ميبرم ديگه دوباره دعوامون شد و منم كفتم خونه مادرت رفتي اخلاقت عوض شده مقصز اونان پرت كردن و دعوا بالا گرفت حالا گفته دوساعت ديگه مياد بچه ارو با وسايل ميبره و ميدونم حرفي بزنه ميكنع ى كينه ايه و پهلو مادرم حرمتها هم شكسته شد ديگه كوتاه بيا نيست خيلي اعصابم خورده
اتفاقی نیوفتاده که بخواد کینه به دل بگیره ،واقعا به نسبت مشکلاتی که من اینجا میبینم اونقدرا هم مشکلتون حل نشدنی نیست با صحبت میشه حلش کرد ،حالا بذار بره برگرده کم کم اوضاع بهتر میشه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.