ازش بدم میاد دیگ
من شهر دور دانشگاهم
مامانمم یک هفتس خونه خالمه مشهد
قبل اونم یکی دوبار پیام عاشقانه دیذم تو گوشیش
قبلا حساس نبود اصلا روگوشیش اما الان هست
تا صدای پیامک میاد یجوری حول میشه
و اینک هر هفته باید بره شهرکناری هربار هم ب ی بهونه... هربارم کلی شییییک و پیک میکنه کت و شلوار و..55سالشم هست... چکار کنم🥲 نمتونم از فکرش بیام بیرون.. وحس میکنم مامانم خودش میدونه... ب روش نمیارع
ی چی بگین اروم شم تورو خدا مسخره و.. نکنین بخدا کارم فقط گریس