بین همکارا و دوستام که همسن منن گاهی حرفش میشه میبینم همشون با اب و تاب از روابط های جورواجورشون حرف میزنن تجربه ی مسافرت با دوستاشونو داشتن شب میمونن خونه این و اون و حتی طلاقم گرفتن بعضیاشون و من که ۲۳ سالمه تاحالا تو عمرم با یه پسر اشنا نشدم که بخوام باهاش ارتباط بگیرم و یه جوری جو دخترای همسنم عجیب شده حس میکنم منی که باکره ام عقب مونده ام
از نظرشون من یه ادم ترسوام که بخاطر اینکه چهارچوبشو نشکنه تن به لذت نمیده چون دنیا دوروزه
چنددفعه برام پیش اومده ارتباط بگیریم اما همه پسرا میبینن اهل هیچ کدوم از اینا نیستی اصلا سمتت نمیان
اخه کل زندگیم اینجوریه که سرکار میرم میام خونه نقاشی میکشم تفریحمم بازی با گربه هاس😐😐
کسی هست مثل من باشه؟چکار میکنین تو این موقعیت