گاهی دلت تنگ می شود، برای تک تک اغوش هایی که وجود نداشتند، گاهی دلت تنگ می شود برای تک تک احساساتی که وجود نداشتند، گاهی دلت تنگ می سود براز کسانی که وجود نداشتند، گاهی دلت تنگ می شود و چنان درد می گیرد که حتی نفس کشیدن برایت سخت می شود.
گاهی تنگ میشود برای ک تک خاطره هایی که به وجود نیامدند، برای اتفاقاتی که نیفتادن، برای دعواهایی که رخ ندادن.
گاهی دلم تنگ می شود برای یک اغوشی که با ارامش تمام خودم را درونش غرق کنم ووقتی به خودم می ایم من میمانم و یه دنیا دلتنگی...
که پایان ندارد
گاهی دلم تنگ می شود برای طُ، برای طُ یی که وجود ندارد.
کاش میتوانستم باری دیگر با خیال بودن تو با خوشحالی به زندگی ادامه دهم.
کاش زندگی دروغ های شیرینی بودن که برای خودم می ساختم تا بتوانم خودم را مجاب به ادامه کنم.
کاش دلم تنگ نمی شد برای چیز هایی که وجود نداشتن و نخواهند داشتن.
کاش می توانستم باری دیگر بدون نگرانی به زندگی ام ادامه دهم، بدون دلتنگی سر روی بالشت بذارم و به ارامش برسم.
کاش انهایی که رفتند هنوز بودند:)
کاش نمی رفتند
کاش طُ وجود داشتی
کاش.. کاش...
ای کاش:")