وااااای دقیقا همینطوره
چند وقته قبل گفت آماده باش میخوام بریم مسافرت منم گفتم که ان شاء الله دو تایی گفت مامان و خواهرم باهامون باشن گفتم کی میشه یه مسافرت دوتایی بریم گفت هر وقت مامانم مرد 😧😧
قبل از عید اون یکی خواهرش که متاهل هست گفت بیاین بریم مسافرت گفتم نمیام با اونا باورت میشه جه جنگی راه انداخت تا یک هفته خونم تو شیشه بود اینقدر بهم استزس وارد کرد که اخرش کارم به بیمارستان کشید
اصلا اسم خانواده اش رو بیارم میشه شمر
اخلاق خوب زیاد داره ولی لین وابستگی باعث شده اون اخلاق ها به چشم نیاد
جالبه خواهراش مدام میگن دختر خوبه پسر میره دنبال زنش یادی ازت نمیکنه بارها جلوی من گفتن
در صورتی که شوهر من بدون مامانش و خواهر اش دق میکنه واقعا