۱۲ ساله هر روز بدتر شده من میدونم از ترس چشم زخمه ولی حالم دیگه به هم میخوره تایم بگیری هفتاد درصد داره میگه اینجام درد میکنه همه هم بهش توجه میکنن ولی دیگه خسته شدم تموم انرژیم گرفته میشه میرم اونجا میدونم حرفی هم بهش بزنم لجبازی میکنه دیگه دکتر خودش هم میگفت اینا همش ناز درده چه کار کنم ؟
تحمل
چاره ای نداری جز تحمل
مثل من تحمل !
دردش نیست چون بقیه محلش نمیدن ! به شوهر من که میرسه دردش میگیره ! سر درد داره ! دل درد داره ! بدن درد داره!
از مادرشوهر خودش میناله (بله مادرشوهرس زنده اس )😂😂😂 والی آخر
چون میدونم احساس نیاز میکنه و شوهرش محل نمیده و اینا میگم اشکال نداره اگر اروم میشه یا قلبش راحت میشه بزار‌بگه
ثواب دازه بی کس و تنهاس انگاری
تا وقتی زنده اس باید تحملش کنی
ببین مادرشوهر خودش انقدر بده ! انقدر بده! انقدر بده ! انقدر روی مخ پدرشوهرم راه میره ! اذیت میکنه ! بد میگه ! ناله میکنه همش میگه منو ببر دکتر ! همش میگه ور دل من باش ! همش شبا پیش پسرش میخوابه که من میگم مادرشوهرم فرشته اس ! خداروشکر فقط میناله و با یه توجه راضی میشه
شمام بگو خداروشکر تا بدتر نشده!
کاش یک دکتر آشنا داشتی دو هفته توی بیمارستان بستریش می کرد و هر روز ازش آزمایش و چکاپ می گرفت و میدادش زیر دست دانشجوها تا معاینه اش کنند وقتی بر می گشت دیگه مریض هم میشد چیزی نمی گفت چون بهش می گفتید اگر مریض شدی دوباره می برمت بیمارستان ....
نمیدونم اینا چشونه بخدا از من سالمترن همش مینالن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
