2777
2789


📚 #حکایت بودا


🔰بودا به دهی سفر کرد. 

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد. 

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.


🔰کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت: 

این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید. 

بودا به کدخدا گفت: 

یکی از دستانت را به من بده. 

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. 

آنگاه بودا گفت: حالا کف بزن. 


🔰کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند. 

بودا لبخندی زد و پاسخ داد: 

هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. 

بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند. 

برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش.

مرا تا دل بُوَد  دلبر تو باشی♡                                                          یه تثبیتی با اراده💪💛

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز