یکی از فامیلامون شوهر دار دختر بزرگ داره ماشاللله دست رد به سینه هیچ کس نمیزنه خانوادشم تقریبا میدونن.ادعای دینداریشم میا.البته دخترش کلاس دهم یعنی از مادر بدتر.
یه خانومی از شوهرش طلاق گرفته با پسر خواهرشوهرش ازدواج کرده هنوز هضمش نکردم
تو آشناهای ما هم یه زن و شوهر به گفته مامانم به دلیل نازایی خانم جدا شدن اون مرد دوباره ازدواج کرد بردارش همین خانم رو عقد کرده گفته آدم خوبیه و باهاش ازدواج کرده
یعنی زنش میشه زن سابق داداشش
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
یکی از دوستان دوستم.... تو خونه باباش هس مجرده ولی زنه دوس پسراش و میاره خونه مامان و آبجی ش میدونن با بردار دوستم بود... حتی پسره دختره و میبرد خونه شون یکی دوروز 🫠🫠🫠🫠🫠
از تلخترین جملات تاریخ ادبیات شاید عبارتِ کتاب :«انّی راحلة» السباعی باشه جایی که دختری عاشق رو به زور به عقدِ مرد دیگهای در میارن وقتی حلقه رو به دستش میندازن... میگه هرگز گمان نمیکردم که آدمیزاد :ممکن است از انگشتانش هم به دار آویخته شود
آره این موردم دیدم طرف بچه هم داشته طلاق گرفته با برادرشوهر مجردش ازدواج کرده ...خب اینا بعدا با شوه ...
مگه میشه نشن به هرحال تو مراسمی جایی بالاخره رو به رو میشن مگر اینکه کلا قطع ارتباط کنن نخوان همو ببینن
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
پسر خالهام ظاهرا با زن همسایه به هم علاقهمند میشن اون زن دوتا بچه هم داشت ولی پسرخالهام مجرد بود
هیچی دیگه آخرش طلاق گرفت با پسرخالهام ازدواج کرد
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
من متوجه شدم هر چیزی باید سرجاش باشه هر رسمی جابه جا انجام بشه تهش دعواست
ارع درسته خاله خودمم همین کار کرد مراسم حنابندان و عروسی گرفت برا دوتا دخترش باهم چون جاری بودن باهام عروسی گردن تو یه شب.... براشون آنقدر جهیزیه داد ک وقتی نشون میدادن تو حیاط به اون بزرگی جا نبود بچینن ... یه هفته بعد عروسی شون سیسمونی هر دوتاشون فرستاد براشون هم دخترونه خرید هم پسرونه.... حالا داماداش کلا قهرن خونش نمیان دختراش اسیر شدن تو دست خانواده شوهر
از تلخترین جملات تاریخ ادبیات شاید عبارتِ کتاب :«انّی راحلة» السباعی باشه جایی که دختری عاشق رو به زور به عقدِ مرد دیگهای در میارن وقتی حلقه رو به دستش میندازن... میگه هرگز گمان نمیکردم که آدمیزاد :ممکن است از انگشتانش هم به دار آویخته شود