حس غریبی عادت نداشتم ب نقشه جدید
یکم دیر خوابم میبرد زیاد خیره میشدم ب خونه
بعضی وقتا جای کلید پریز اون خونه قبلی رو بااین اشتباه میگرفتم مثلا اون دم در بود کلید پریزا منم تواین جدیده میرفتم پیش در پذیرای لامپارو خاموش کنم بعد میدیدم حواسم پرته خخخخ باور کن چیزا عجیبی مثلا من چون خونمونو خیلی دوس داشتم تا ماه اول همش خونه بودم دوس داشتم بمونم بیرون نرم بهم ارامش میداد