بچه ها دارم از نگرانی میمیرم بالاتر از سینه و زیربغلش یه چیز دراومده انگار جوش زیر پوستی ولی جوش نیست سفت تر کسی بوده تا حالا تروخدا بگید دارم از نگرانی میمیرم
ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیدونم چطور ولی از بچه گی اعتقادم این بود که اون کسی که داره بهم ظلم میکنه هم یه بار به دنیا اومده تا زندگی کنه منم یه بار به دنیااومدم تازندگی کنم پس باشیوه خودش سرجاش مینشونمش!قرارنیست تواین یه بار زندگی همه بزنن توسرم ومن ساکت بمونم همیشه!نه خیر اگه اون حق زندگی داره منم حق زندگی دارم!🙂🙂🙂💙💚💙
برید دکتر سونو مینویسن ..جدیدا سرما نداشتن؟مثلا عفونت داشته باشن یا دندون خراب که عفونتی شده باشه اینا باعث تورم غده لنفاوی میشن یا شاید چربی باشه یا کیست
💚🧡در جوانی ام... دلتنگ جوانی شده ام...چه کرده اند با ما🧡💚