اینم شد زندگی یه چیز رباط وار 😒😒 عزیزم چطور واسه یه مهمونی میخاد بیاد یا داریی میری مهمونی یک من بزک دوزک میکنین هردو ها بعد واسه همسرتون با بوی گند عرق یا همسرتون بعد انتظار دارین از هم سیر نباشین این زندگی و ازدواج نیست رسما تحمل کردنه
سلام من جا تو بودم سوپرایز میکردم. بخدا آقایون تاریخ تو ذهنشون نمیمونه دست خودشون نیست. آنقدر سرکار درگیرند که حتی یادآوری میزارن برای سالگرد ازدواج فکر میکنند این تاریخ چی بوده چک یا حقوق
یک پیام عاشقانه میدادی.
الان دیر نشده برو کیک بگیر و یک شام خوب تهیه کن چهارمین سال قشنگ جشن بگیرید. اخم نکن این مشکل همه خانما با همسرشون دارند.
بیچاره ها تمام سیم های مغزشون قاطی میکنه و از خودتون میپرسند اونوقت بگید تولد یا سالگرد ازدواج هست و بگید کجا بریم شام یا کادو چی دوست دارید
نه فکر نمیکنین ما زنها هم نیاز داریم که بهمون گفته بشه ببینم شما آقا بذار یک ماه خانومت از در میای از تو آشپزخونه بهت بگه سلام بعد بشینه سر گوشیش ببعد فقط شام بداره و بره بخوابه بدون توجه کردن بهت چه حسی پیدا میکنی دو هفته بعد صدات در نمیاد خب من زنم گاهی دلم میخاد این به زبون بگی به روم بیاری که آره واقعا دوسم داریی به زبون بیاری که آره دوست دارم و به خاطر تویه که دارم زحمت میکشم نه بشه روتین زندگی هر دو طرف میگم نه فقط مرد
