مادرشوهرم برگشته به مامانم وخاله م میگه عروسم عروسای قدیم ن این جدیدا که خودشونو از کار فراری میدن. خودم همه ی کارامو انجام میدم 😒😐
وی همچنین افزود:باید یه روز بیاد(من) تموم کاور لحاف و کاور تشک ها و کاور بالشت ها رو برام بشوره.🤐
بهش گفتم من حتی خودم بابام یدونه پتو ام نشستم 👻منکه هرکاری میکنم برات باز پیش بقیه میگی خودممم همه ی کارامو انجام میدم.
تازه این یه ذره از مکالمه مون بود.
اینقد جلو مامان اینام گفت عروس ال و بل ،که دیواره م بجا من به حرف اومد.دو سه تا گلگی منو پیش مامان گفت
یکیش این بود...
هستین بقیشو بگم؟