سلام بیاید از مهموت های بی ابی که داشتیم بگیم
اولیش خودم:یک بار ی بنده خداهایی را دعوت کردم خونه ام خیلییییی هم زحمت کشقدم و سنگ تموم گذاشتم چلو مرغ درست کرده بودم با سالاد و دسر و تخلفات طرف وقتی شامشو خورد گفت دستت درد نکنه ولی ما غذا اینجوری دوست داریم😐😐😐😐(منظورش نوع پخت مرغ بود)
خیلییی بهم برخورد اولا من از کجا بدونم شما چجوری دوست داری دوما من اینجوری بلدم و دوس دارم و تو توی خونه من مهمونی مگه خونه خودته نظر میدی اخه😒😒😒😒
پ ن:درسته مهمون حبیب خداست اما باید احترام میزبان را نگه داره