امسال سه روز در هفته شوهرم ماموریته، من که همیشه دم از زندگی مستقل و فلان میزدم هر هفته داره حالم بدتر و بدتر میشه، دلم بحدی میگیره شبا که میخوام دق کنم. حالا خودمم خداروشکر امسال کارم جور شده چند روز در هفته رو مشغولم آ، اما میام خونه یه جا میفتم نه غذا میخورم نه چای دم میکنم برا خودم با اینکه هوس میکنم، اصلا نمیدونم چرا اینشکلی شدم، خودمو ول کردم، همش دلتنگی میکنم، اونم بعد از این همه سال زندگی، و با این همه کار تلنبار شده که دارم🥺🥺
بسکه وابسته ای
سن که بالا میره ادم دل نازک تر میشه طبیعیه
مثل منی😬😬😬😬الان هم گرسنمه هم تشنمه ولی هیچی درست نکردم کارام مونده نمازم نخوندم
منم تجربشو داشتم که قبلاً اینجوری بوده الان که جوری شده که مثلاً توی ماه ۱۰ روزشو ماموریته اونم پشت سر هم دیگه عادت کردم
ببین من خودم جوریم که بعد ۱۲ سال هنوزم وقتی میره ماموریت اصلاً خیلی دلتنگ میشم اونم همینطوره ولی به نظرم گاهی اوقات اینکه زن و شوهر یکم از هم فاصله داشته باشند و یکم دلتنگ هم بشن نیازه یعنی توی زندگی خیلی نیاز حس میشه حالا به نظر من تو هم با توجه به مشکلاتی که تو زندگی با شوهرت داری، فرصت خوبیه که بشینی یکم راجع به کارات حرف بزنی ببینی که چطوری می‌تونی زندگیتو بهتر بکنی ببین حیفه به خدا همین که میره ماموریتو تو دلتنگش میشی یعنی دوسش داری و این دوست داشتنه خیلی ارزشش بیشتر از اون دعواها و بحثاست یعنی به نظر من باهاش صحبت کن و اینجوری زندگیتو خیلی بهتر میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
