هفت سال پيش گواهينامه گرفتم هم امتحانات آيين نامه هم شهرى رو بار اول قبول شدم رانندگيم عالى بود تا اينكه يكسال بعد باردار شدم. تو دوران بارداريم ترسيدم رانندگى كنم بعدم درگير بچه هام شدم كلا رانندگى رو كنار گذاشتم تا امروز دورهمى بودم خونه مادربزرگم دختر خاله و خالم خواستن جايى برن هى بمن گفتن ما رو برسون منم فكر ميكردم مث قبله ماشين بابامو برداشتم ولى حتى بزور دور زدم چن بار ماشين خاموش شد هى خالم استرس ميداد مواظب باش منم بدتر هول ميشدم همه هم اشنا بودن منو ديدن از خجالتم اب شدم دست و پاهام به شدت ميلرزيد بزور مسلط ميشدم. اخرشم كه رسيديم خونه تو اون جمع كلى مسخره ام كردن و بهم خنديدن هى ميگفتن الكى ميگفته دست فرمونم قبلا خوب بوده دستاش داشته ميلرزيده درصورتى كه خالم خودش خيلى بهم استرس ميداد الان از ناراحتى خوابم نميبره همه هم اشنا بودن ماشين رو خاموش ميكردم خيلى خجالت كشيدم حالم خيلى بده
تنها راهش اینه که بخندی و تمام 😘و بخوابی
وا خب بگو خیلی ساله سوار نشدم عزیزم بااحترام ادمای دورت بیشعورن همین که بعد این همه مدت سالم رسیدی خونه خدا رو شکر کن نباید به ادمی که زانندگی نکرده به صورت جدی. وفقط گواهینامه گرفته اصلا ماشین داد
چقدر بیشعور و عقده ای دورته اسی
بیخیالشون
بعد مثلا يه خانم اومد رد بشه حواسش نبود من بوق زدم اونا حتى اومدن خونه كلى مسخره كردن كه نزديك بوده كه يكيو زير بگيره درصورتى كه اصلا اينطورى نبود
ضایع بازی درآوردی دیگه
مثل جاری های من چشم وهم چشمی رفتن گرفتن حتی نمی تونن ماشین روشن کنن
یه شرایطی پیش میاد که آدم دور و بری هاشو و بخصوص حسوداشو بهتر میشناسه
من خودم۵سالع رانندگی میکنم ولی به جرات میگم اگر ۵_۶سال رانندگی نکنم عمرا ریسک کنم و یه دفعه بشینم پشت فرمون
یعنی همین جرات و جسارتت هم خودش خیلیه
اونا هرچی گفتن از سر حسادت بوده تموم این مدت این چیزارو تو دلشون نگه داشته بودن که یه موقع عقده هاشونو خالی کنن
یه چیزی بهت میگم آویزه گوشت کن
هیچوقت
هیچوقت بخاطر رفتار بد دیگران خودت رو سرزنش نکن
نه بابا خودت رو الکی ناراحت نکن،خوب چند سال نشستی پشت فرمون تسلط نداشتی ،دو سه بار دیگه بشینی راه میفتی،غمت نباشه منم جای تو بودم شرایط تو رو داشتم
یه اتفاق کاملا طبیعیه.خودتون هم میخندیدین و میگفتین یادم رفته چون تمرین نداشتم
برن به جهنم
خودتو اذیت نکن
مسلما نباید بعد اینهمه وقت، بار اول که خواستی رانندگی کنی دو نفر دیگه رو هم همراه میکردی با خودت!!!
بی خیال شو ...خودشون بلد نیستن یک بوق بزنن...اگه بازم حرفی زدن بگو ذهنم مشغول چیزی بود .حواسم پرت شده بود .
بگو همین که پشت فرمون نشستم و مثل شما ترسو نبودم هنره
